در اين ميان بهرام دوم در 293 مرد و برخي از بزرگان، منجمله كريتر و سپهبد و هونم، پسر او بهرام را به تخت نشاندند و وي بهرام سوم لقب گرفت. اما نرسي با لشكري از ارمنستان بسوي تيسفون شتافت و در كردستان، در شمال قصر شيرين، در جايي بنام پايكوبي، بسياري از سپهبدان ايران ماند نرسي فرزند ساسان، ارگبد شاپور، بيدخش پاپك، اردشير هزاربد، اردشير سورن و پارسيان و اشكانيان به ديدار او شتافته، او را شاهنشاه خواندند، و وي اين موضوع را بفال نيك گرفت و به گفته خود بنام اهورمزدا و همه ايزدان و الهه آناهيتا روانه {پايتخت} ايرانشهر شد و در آنجا تاجگذاري كرد. از سرنوشت بهرام سوم هيچ اطلاعي در دست نيست.
نرسي كيفيت تاجگذاري خود را بر نقشرستم نزديك آرامگاه داريوش حجاري كرد. در اينجا آناهيتا حلقه شهرياري را به نرسي ميسپارد، و پشت سر پادشا، مردي با كلاه بلند نجبا كه قسمت قدامي آن بصورت اسپ است ايستاده و دست را به حالت احترام بلند كرده است (بعقيده لوكونين كلاه اين مرد ميرساند كه وي بايد وليعهد باشد يعني هرمزد، كه بعدها هرمزد دوم شد). پشت سر وي طرح يك نفر ديگر را كشيدهاند اما موفق به نقش وي نشدند.
نرسي تاجي بسيار شكيل بر سر دارد كه همان كلاه شياردار بسيار قديمي پارسي هخامنشي است كه آن همه در نقشهاي تختجمشيد و نقشرستم ديده ميشود و روي آن گوي بسيار بزرگي نهادهاند؛ ديهيم باريكي به پائين تاج بسته شده كه دنبالهاش بسيار پرچين و شكن بر روي پشت ميافتد. گردنبند شاهنشاه حلقه حلقهايست و ريش بلندش از حلقه گذشته و زلف بلندش افشان به پشت افتاده است. جامه شاهنشاه نيمتنه تنگ ساساني است با كمر و شلوار بلند و پرچين و رداي بلندي كه در پيش سينه با سگك بسته شده است. شاهنشاه دست چپ را دراز كرده است ديهيم شهرياري را از اناهيتامي ستاند و دست راست را بر روي قبضه شمشير دارد. اناهيتا تاج كنگرهدار سرگشاده بر سر نهاده و زلفان بلند و پر چين و شكنش در بالا و روي شانهها بافته شده است. نوارهاي شاهانه از تاج بر روي دوشها افتاده و قباي او توسط دكمه شمسهداري در زير گردنبند مرواريد بر روي سينه اتصال يافته و كمربندي بر روي آن بسته شده است. چينهاي لباس، حالتي بسيار باوقار به الله ميدهد. دست راست الله حلقه شهرياري را بسوي شاهنشاه دراز كرده است و دست چپ را در آستين بلند سر دوخته نهان دارد. ميان شاهنشاه و الهه، جوانكي ايستاده كه نوارهاي بلند شاهانه كلاهش معلئم است وليعهد و يا نوه نرسي ميباشد.
از ناتمام ماندن اين نقش شايد بتوان حدس زد كه تاريخ آن، حدود 300 ميلادي ميباشد چون دو سال بعد نرسي درگذشت و جايش را به پسر خود، هرمز دوم داد.